« انقلابِ بیبدیل »
انقلاب اسلامی جنبش فراگیر و خیزش همگانی ملت ایران برای سرنگونی رژیم پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی بود که محدود به منطقه، شهر یا بخش خاصی نبود و آحاد ملت در پیروزی آن نقش داشتند.
شکلگیرى هر انقلابی متأثر از عوامل مختلفى مانند نارضایتى عمیق، ظهور ایدئولوژى جدید، گسترش روحیۀ انقلابى و وجود رهبرى است. تاکنون انقلابهای زیادی در دنیا شکل گرفته که مهمترین آنها، انقلاب اسلامی ایران، انقلاب فرانسه، روسیه، چین و الجزایر است. از مقایسۀ انقلابهای مهم با یکدیگر به این نتیجه میرسیم که ساختار انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها متفاوت است؛ به گونهای که ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب اسلامی باعث برتری آن شده است. انقلاب اسلامی ایران که در سال 1357 به مثابۀ معجزهای در قرن بیستم بود، بیشک مردمیترین انقلاب در میان انقلابهای جهان است. رهبری انقلاب، شخصیتی کاریزماتیک بود که مرجعیت دینی هم داشت. مردم ایران با رهبریتی مواجه بودند که شخصیتی جامع داشت؛ یعنی علاوه بر سیاسی بودن، متخلّق به اخلاقی بود که در دین اسلام تأکید شده بود. این نوشتار، ضمن معرفی خصوصیات و ویژگیهای انقلاب اسلامی، آن را با دیگر انقلابهای بزرگ دنیا مقایسه کرده است. به طور کلی، نتایج نشان میدهد تفاوت شاخص انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها، در دو بخش مهم رهبریت و اسلامیت آن بوده است.
انقلاب اسلامی خصوصیات منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر انقلابهای جهان ممتاز میسازد و مفهوم جدیدی از انقلاب به دست میدهد. برخی از این خصوصیات از نظر خلف صالح معمار بزرگ انقلاب اسلامی عبارتند از:
برخورداری از پشتوانۀ عظیم فلسفه و فقه و معارف شیعه در طول هزار سال؛
انقلاب اجتماعی همهجانبه همراه با تحول بنیادین در زندگی انسانها؛
استواری بر پایۀ فرهنگ و اعتقاد و ایمان در مراحل اوجگیری و سازندگی انقلاب؛
بهرهمندی از رویکرد ارزشی و هدفگیری اصلاح مفاسد جهانی و بشری؛
حاکمسازی فرهنگ توحیدی به جای فرهنگ الحادی و استبدادی؛
شکلگیری بر مبنای نظم و انضباط انقلابی.
با توجه به این خصوصیات، انقلاب اسلامی یک تفسیر اسلامی و الهی بوده، به معنی زنده کردن دوبارۀ اسلام است؛ چنان که رهبر معظم انقلاب میفرماید: انقلاب یک تفسیر اسلامی و الهی است. ما انقلاب را یک تحوّل اخلاقی، فرهنگی و اعتقادی میدانیم که به دنبال آنها تحول اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و آنگاه رشد همهجانبۀ ابعاد انسانها میآید. همانطور که در آیۀ قرآن است: «ان الله لایغیّر ما بقومٍ حتی یغیّروا ما بانفسهم»؛ هر وقت انسانها خصلتهای بد، ضعفها، نقصها و بیایمانیها را در خودشان تغییر دادند، اوضاع و احوال اجتماعی آنان تحول پیدا خواهد کرد. هیچ چیز هم جلوگیر آن نخواهد بود. برای شروع این حرکت و تحول همگانی، انسانها باید احساس تکلیف کنند.
به طور کلی برای شکلگیری انقلاب اسلامی یک عنصر فکرى مکتب و دو عامل انسانى شامل رهبر و مردم وجود دارد. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینۀ انقلاب اسلامى این است که دین اسلام سازندۀ فرهنگ ملّى است و به همین سبب امورى نظیر جهاد، شهادت، پیروى از انسان با تقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، اتحاد و همبستگى، توکل به خدا و ... در متن این فرهنگ قرار دارد و خمیرمایۀ حرکت انقلابى مردم و پیروزى آنها را به ارمغان میآورد. قدرت و قوّت رهبرى در انقلاب اسلامى با اتکاى به اسلام، ناشى از موقعیت دینى او است که مشروط به برخوردارى از ویژگیهایى؛ نظیر فقاهت، عدالت، علم، معرفت، زهد، مدیریت، شجاعت، بینش سیاسى و تدبیر است، بر خلاف انقلابهاى دیگر که اغلب انسانهایى به عنوان سیاستمدار حرفهاى با تکیه بر زر و زور و تزویر در جایگاه رهبرى قرار میگیرند. بزرگترین اهرم پیشبرد انقلاب اسلامى، حضور عظیم مردم در عرصههاى انقلاب است، به چند دلیل: اولاً، چون اسلام بیشترین حق را در ادارۀ نظامهاى اجتماعى به مردم میدهد و هر دستگاه حاکم را دستگاهی خدمتگزار براى مردم میداند. ثانیا، چون مردم تشکیلدهندگان و به وجود آورندگان یک نظام اسلامیاند. ثالثاً، چون دخالت و نظارت مردم بیشترین تضمین را براى حفظ یک نظام اسلامی از انحراف میکند.
ویژگیهای انقلاب اسلامی در ایران
مقایسۀ انقلابهای بزرگ دنیا با انقلاب ایران، نشان میدهد که پدیدۀ انقلاب اسلامی ایران، چه به عنوان یک رخداد بینظیر سیاسی- اعتقادی و چه به عنوان یک تحول عمیق فکری در عرصۀ زندگی اجتماعی انسان، منشأ مباحث و تأثیرهای گوناگون در فضای جامعۀ ایران و عرصههای بینالمللی شده است؛ به گونهای که تأثیرات آن نه تنها بر دیروز و امروز، بلکه بر فردای جامعۀ بشری نیز انکارناپذیر است. در دیدگاه مقام معظّم رهبری، انقلاب یک ضرورت طبیعی بر اساس سنّتهای الهی بود. توضیح اینکه؛ نظام هستی به عنوان مظهر و تجلّی اراده و مشیّت الهی، مشمول قوانین و سنّتهایی است که نه تغییرپذیرند و نه جایگزینبردار. بشر چه بخواهد و چه نخواهد و قدرتمندان چه راضی باشند و چه نباشند، این سنّتها تحقق میپذیرند. یکی از این سنّتها، تجلّی حق و پیروزی آن بر باطل است؛ یعنی جریان هستی و ادارۀ امور عالم و نیز اعمال اختیاری انسان باید با تدبیر الهی و متکی بر معرفت صحیح اداره شود تا سعادت او تأمین و تضمین شود. انقلاب اسلامی مردم ایران این پیام را به دنیا عرضه کرد که بسیجکنندهترین ایدئولوژیها، اسلام است؛ مکتبی که نه تنها توانایی سازماندهی یک مبارزۀ عظیم را دارد، بلکه در دوران پیچیدۀ عصر ماشینی، با همۀ معارضهها و تضادهایی که سیاستهای جهانی دارد، قادر به حل مشکلات جامعه و ادارۀ آن بوده، بقا و ماندگاریاش را تضمین میکند.
انقلاب اسلامی جنبش فراگیر و خیزش همگانی ملت ایران برای سرنگونی رژیم پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی بود که محدود به منطقه، شهر یا بخش خاصی نبود و آحاد ملت در پیروزی آن نقش داشتند. در حیات سیاسی و اجتماعی ایرانیان روزهایی هست که مشارکت همگانی باعث تأثیرگذاری در حیات سیاسی این مرز و بوم شده و به عنوان یک مقطع کارساز در تاریخ عمل کرده است. 22 بهمن سال 1357 یکی از این روزهاست. فروپاشی یک نظام قدرتمند سیاسی در جزیرۀ ثبات منطقه و جابهجایی سریع ارزشهای حاکم بر جامعه چیزی نبود که به آسانی تحصیل شود، بلکه حاصل اشتراک مساعی و همگرایی عقاید و آرا در سراسر کشور بود. در واقع؛ مردم ایران آموخته بودند که «قطره با دریاست اگر دریاست». لذا در یک فرایند اتحاد همگانی، حادثهای را که از مرداد سال 1356 آغاز شد و ریشۀ آن به سالها قبل باز میگشت، توانستند به سرانجام مقصد برسانند. اهمیت رهبری کاریزما برای هدایت درست هر انقلابی از اهمیت ویژهای برخوردار است و در این میان، انقلاب اسلامی ایران با رهبری دانشمند و کاریزمای حضرت امام خمینی(ره) به پیروزی رسید. هدایت و مدیریت انقلاب، مهمترین مؤلفۀ پیروزی انقلاب اسلامی بود که شخصیتی بیهمتا مانند امام خمینی(ره) حتی در دوران تبعید به درستی آن را اجرایی کردند. با ورود امام خمینی(ره) به ایران در 12 بهمن سال 1357 عملا بساط رژیم پهلوی پرچیده شد و در نهایت در تاریخ 22 بهمن همین سال(1979) پایههای رژیم ستمشاهی فرو ریخت و انقلاب اسلامی ایران به رهبری فرزانۀ امام خمینی به پیروزی رسید.
یکی از مهمترین ویژگیهای مردم فهیم ایران در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی، روحیۀ انقلابی آنان است. در این خصوص حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، در مراسم بیست و هفتمین سالگرد امام خمینی(ره) فرمودند: «انقلاب مال همه است، انقلاب یک شط جاری است... و همه میتوانند انقلابی باشند... همه انقلابی باشند تا بتوانیم این راه [دستیابی به اهداف انقلاب] را با موفقیت پیش برویم». پنج شاخص انقلابیگری، انقلابی بودن و انقلابی ماندن، از دیدگاه رهبر انقلاب عبارتند از: پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب؛ هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها؛ پایبندی به استقلال کشور، حساسیت در برابر دشمن و نقشۀ دشمن و عدم تبعیت از آن؛ تقوای دینی و سیاسی.
مقایسۀ ایران قبل و بعد از انقلاب با کشورهای دیگر
انقلاب ایران از این نظر که اهداف آن حتی تا پس از به ثمر نشاندن آن نیز زنده ماند، از سایر انقلابهای جهان متمایز است. در واقع؛ یکی از راههای شناخت اهمیت و ماهیت یک انقلاب بزرگ همچون انقلاب اسلامی ایران، مقایسۀ آن با سایر انقلابهای بزرگ جهان است. به طور کلی پنج انقلاب بزرگ در دنیا عبارتند از: انقلاب اسلامی ایران در 11 فوریه 1979، انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789، انقلاب اکتبر 1917 روسیه، انقلاب 1949 چین و انقلاب 1962 الجزایر. مهمترین شرایط موجود قبل از انقلاب در تمام کشورهای ذکر شده، شامل شرایط اقتصادی، نظامی، سیاسی و حمایت بینالمللی است.
کشورهای فرانسه، روسیه، چین و الجزایر هر کدام بنا به دلایل داخلی و خارجی از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار نبودند. در ایران قبل از انقلاب، بر خلاف کشورهای مذکور نه تنها از نظر اقتصادی، بحران و وخامت جدّی اقتصادی وجود نداشت، بلکه در طول دورۀ چند سالۀ قبل از انقلاب، به علت افرایش ناگهانی و سریع قیمت نفت، تواناییها و قدرت اقتصادی رژیم شاه به سرعت افزایش پیدا کرده بود. بنابر این، زمینۀ چپاول و غارت ثروت ایران برای شاه و اطرافیانش فراهم شده بود؛ به طوری که مردم از لحاظ اقتصادی در شرایط سختی زندگی میکردند. بر خلاف چهار کشور مذکور، سالهای مدیدی بود که ارتش ایران در هیچ جنگ خارجی شرکت نکرده بود. شاه ایران بیش از هر نظامی، به ارتش توجه داشت. او به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح، بودجههای زیادی برای خرید تجهیزات نظامی و بهتر شدن وضع زندگی روزمره نظامیان اختصاص داده بود تا از این طریق بتواند بر میزان کارایی آنها در برابر کشورهای خارجی و مردم ایران بیفزاید. علاوه بر ارتش و نیروهای انتظامی، رژیم شاه از حمایت یک نیروی مخفی پلیسی به نام «ساواک» نیز برخوردار بود. این سازمان با توصیۀ آمریکا و همکاری کشورهای انگلیس و رژیم صهیونیستی تشکیل شده بود و به ایجاد یک شبکۀ گستردۀ مخوف، تمام گروههای مخالف نظام شاهنشاهی را زیر نظر داشت. مدیریت سیاسی ایران قبل از انقلاب، چه از نظر مشارکت مردمی و چه از نظر فساد مالی، اقتصادی و اداری، در شرایطی بدتر از کشورهای مذکور بود. نوع حکومت، پادشاهی مطلقه بوده و مردم هیچگونه مشارکتی در امور سیاسی و اجتماعی کشور نداشتند. از نظر حمایت بینالمللی هم، حکومت استبدادی محمدرضا پهلوی، در زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357، نسبت به کشورهای فرانسه، روسیه، چین و الجزایر در زمان بحران، در موقعیت بهتری قرار داشت. ایران با خروج انگلستان از شرق کانال سوئز، در سیاست دو ستونی آمریکا هم به عنوان ستون اصلی و امنیتی در منطقه شناخته شد و به همین علت، حمایت آمریکا و کشورهای غربی از ایران بیشتر شد.
نویسندگان، تحلیلگران و کارشناسان جهان، طی سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، این انقلاب را با انقلاب کشورهای مذکور مقایسه میکردند. حقیقت نیز این است که در میان رویدادهای بزرگ اجتماعی و سیاسی کشورهای جهان، انقلابهای فرانسه، روسیه و ایران، شاخصترین آنها محسوب میشوند. انقلابهای فرانسه و روسیه، جایگاه خود را در تاریخ یافتهاند و ارزشهای بالقوّۀ این دو رویداد بزرگ، هرگز انکار نشده است. اما آنچه در این دو کشور روی داد، از نظر گستردگی دامنۀ مبارزات انقلابی و حضورتودههای مردم در آنها، هرگز با انقلاب اسلامی و حضور میلیونی مردم ایران در روند پیروزی انقلاب، قابل مقایسه نیست.
یکی از شاخصههای مهم و تاریخی انقلاب اسلامی ایران، همهپرسی سال 1979 است که کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برگزار شد و 2/98 درصد از شرکتکنندگان در همهپرسی، خواستار برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران شدند. حال آنکه در تاریخ، هیچ حاکمیت برآمده از یک انقلاب فراگیر و مردمی را نمیتوان یافت که پس از پیروزی و سرنگون کردن نظم کهن، خواستار نظر ملت دربارۀ شکل و ساختار نظام جدید شده باشد.
دستاوردها و ویژگیهای انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلابها در دنیا
هر پدیدۀ اجتماعی پس از به ثمر رسیدن، دستاوردهایی را برای جامعه و حتی بشریت به ارمغان میآورد. انقلاب اسلامی ایران به مصداق آیۀ شریفۀ «الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمه طیبه کشجره طیّبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها»(ابراهیم: 24) که مبتنی بر توحید و تکریم انسان و عدالت اجتماعی است، دستاوردهای فراوانی داشته است که در سطح سیاست داخلی و خارجی و حتی در بخش فرهنگی و علمی تا به امروز نیز پابرجاست و نظیر آن در مقایسه با دیگر انقلابها وجود ندارد و همین دستاوردها بود که نظام ظالم شاهنشاهی را سرنگون کرد. به طور کلی دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران به دو دسته داخلی و خارجی تقسیمبندی میشود. مهمترین دستاورد داخلی انقلاب اسلامی، تشکیل حکومت دینی در قالب «جمهوری اسلامی» است که بهترین الگو را در عصر دینستیزی، فراروی جهانیان قرار داد. از جمله دستاوردهای داخلی، تبدیل رهبری دنیایی به رهبری الهی با الگوی ولایت فقیه، حاکمیت ارزشهای دینی و معنوی در نظام حکومتی در عصر غلبۀ زر و زور بر دیگر ارزشها، قطع دست بیگانگان و چپاولگران و سلطهگران نامشروع از ایران و ملت و منابع و ثروتهای آن، نفی سلطۀ طاغوت و احیای استقلال ملت ایران، ایجاد اعتماد به نفس و خودباوری در ملت ایران، ایجاد انقلاب علمی و رشد و توسعۀ علم و فنّاوری در کشور، تربیت انسانهای صالح به عنوان فتحالفتوح انقلاب و تبیین و احیای منزلت و شأن زن مسلمان را میتوان ذکر کرد. برخی از دستاوردهای خارجی عبارتند از: ابطال نظریههای مادیگرایانه و الحادی در تبیین و تفسیر انقلابها، اثبات امکانپذیر بودن تشکیل جامعهای مبتنی بر عدالت و معنویت، ایجاد پویایی در ملتها و مشکلآفرینی برای استکبار جهانی، تغییر نقشۀ سیاسی جهان و ظهور عصر خمینی، خلق فرهنگ رویآوری و تمسّک به اسلام و قرآن و ارائۀ الگوی مبارزه به جنبشهای آزادیبخش در جهان.
علاوه بر آنچه ذکر شد، معجزۀ سیاسی به وجود آمده در ایران توسط امام خمینی(ره) بود که تا پیش از این در هیچ انقلابی در دنیا سابقه نداشت؛ ضمن اینکه از بین رفتن نفوذ آمریکا در ایران، دستاورد دیگری برای ایرانیها بود، آن هم در شرایطی که ملت ایران سالها از دخالت آمریکا در مسائل داخلی خود رنج کشیده بودند. نکتۀ قابل ملاحظه اینکه، ایرانیها بودند که به تنهایی توانستند ریشۀ نفوذ آمریکا را در کشورشان خشک کنند و به این ترتیب، انقلاب ایران، دموکراسی واقعی را به ثمر نشاند و در ایران جایگاه مهمی پیدا کرد. همچنین بر خلاف سایر انقلابها که به محض به ثمر نشستن اهداف آن دستخوش تغییر میشود، انقلاب ایران فقط یک اتفاق در مقطع زمانی نبود که پس از اینکه زمام امور را به دست گرفت به پایان برسد، بلکه همچنان اهداف خود را پیگیری کرد. اینها تنها بخش کوچکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران است که مانند آنها در هیچ انقلابی در دنیا دیده نمیشود و همین ویژگیها باعث تمایز آن از دیگر انقلابها شده است.
ویژگیهای اساسی انقلاب اسلامی در مقایسه با سایر انقلابها به اختصار عبارتند از: داشتن رهبری قاطع و مشخص، اصالت و بومی بودن، میزان مشاركت سیاسی، مشروعیت، داشتن مكتب الهی و اسلامی(گرایش دینی). از لحاظ رهبری، انقلاب ایران منحصر به فرد است؛ زیرا در انقلاب فرانسه و الجزایر، رهبری واحد و قاطعی نبود؛ در پیشاپیش انقلاب روسیه و چین نیز یك رهبر حزبی قرار داشت كه نمیتوانست ادعای رهبری تام و قاطع بر قاطبۀ مردم را داشته باشد. اما در پیشاپیش انقلاب و مردم انقلابی ایران، رهبری قرار داشت كه از پایگاه مرجع تقلید مردمی و اسلامی سخن میگفت و با جمهور مردم رابطۀ دینی و سیاسی داشت. در رابطه با اصالت و بومی بودن انقلاب اسلامی ایران میتوان گفت که انقلاب ایران از لحاظ نظری و عملی، اصیل و غیر وابسته بود. مكتب اسلام از بُعد نظری اصیل بود و طی 1400 سال تبدیل به جوهرۀ ایرانیان شده بود؛ لذا در زمان انقلاب، مكتب وارداتی نبود و در عمل نیز انقلاب از لحاظ كمك مالی و نظامی، وامدار خارجیان نبود و اصالت داشت؛ در حالی كه كمونیسم از اندیشههای ماركسیسم كه در آلمان بود گرفته شده بود(عیوضی، 1391: 204). از لحاظ میزان مشارکت سیاسی، انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر انقلابها پیشتاز است؛ به طوری که فرد هالیدی، از محققان انقلابهای جهان نیز معتقد است كه از لحاظ به صحنه كشاندن اقشار وسیع مردم، انقلاب اسلامی عظیمترین انقلاب تاریخ است(روزنامه اطلاعات، 13 تیرماه 1368)؛ در حالی كه در انقلاب روسیه، بخشی از طبقۀ كارگر و حزب بلشویك در انقلاب دخالت داشتند. گرایش دینی و مكتب الهی و اسلامی، دیگر ویژگی اساسی انقلاب اسلامی است. انقلاب فرانسه به ایدۀ جدایی دین از سیاست و دولت رسمیت بخشید و انقلاب كمونیستی روسیه، ایده مقابله دولت با دین را پیش كشید؛ اما انقلاب ایران مجدداً ایدۀ تلفیق دین و دولت را رسمیت بخشید كه امروز در قالب جمهوری اسلامی نمود پیدا كرده است.
نویسنده: محسن صالح عاشقآبادی